خوب، او بیهوده نرفت. در غیر این صورت این دختران به تنهایی یا با دوست دختر به مکان های توریستی می روند، خوب، برای پیدا کردن یک نوع خواب - یک بار یا برای مدت طولانی، اما گاهی اوقات آنها بدون هیچ چیز می آیند. و این یکی خوش شانس بود - نه تنها او را خوابانده بود، بلکه با دو پسر سیاه پوست با دیک های بزرگ. این همان چیزی است که همه دوستانش وقتی این بلوند از سفر خود می گوید حسادت می کنند!
خواهرش به خاطر دوست پسرش که تصویر شلخته ای از او کشیده بود هیستریک شد - چقدر لاغر و صاف بود. برادرش او را آرام کرد و اندازه کمر و باسن او را اندازه گرفت و به او اطمینان داد که او عالی است! مطمئناً، قدردانی او ناکافی بود - مکیدن خروس برادرش، اما آیا دختر شایسته همدردی نبود؟ وقتی می خواست سرش را از قبل بردارد، اجازه نمی داد - اگر می خواست بزرگ شود، آن را قورت بده. و به نظر می رسید که اسپرم او مورد پسند او بود. حالا همیشه می توانست روی او حساب کند.
معلم بسیار پیشرفته است - اجازه دادن به دانش آموزان در مقابل او و مشاوره دادن به او جالب است. مطمئناً دانش آموز در ابتدا کمی خجالتی بود، اما به سرعت گذشت. من نیز فکر میکنم که ما به آموزشهای عملی جنسی نیاز داریم، آنگاه درست و ایمن خواهد بود. و هنوز هم پسر روی سینه های معلم مهر می زند - بالاخره دانش آموزان باید به نحوی از او برای آموزش آنها تشکر کنند.
من عاشق ورزشکاران زن انعطاف پذیر هستم، با چه کسانی می توانید پوزیشن های جنسی جالب کاما سوترا را امتحان کنید؟ مرد بسیار خوش شانس است، فکر می کنم او بیش از یک بار با این خانم در یک محیط صمیمی ملاقات خواهد کرد. شما نمی توانید چنین زنی را فراموش کنید، زیرا آنها این روزها بسیار کمیاب هستند!
من همونی هستم که بهش لعنتی زدم