خواهرش خیلی اعصاب خورده - اول جلوی برادرش توی توالت ادرار می کند، بعد برهنه می شود و زیر دوش می رود. اما برادر من مسواک نیست - او همه چیز را می بیند و وقتی خواهرش این کار را انجام می دهد سخت درگیر می شود. و اگر فقط او را تکان نداده بود و دور نمی شد، نه، او شروع به اغوا کردن او کرد. حتی اگر آن عوضی خواهرت باشد، باز هم میتوانی او را لعنت کنی، چون همه او را میزنند. چه چیزی بدتر از تو؟ هر کس به بدن نزدیک تر است باید لب هایش را بیشتر خیس کند.
به نحوی آن روز فوراً درست نشد - اول او را گرفتند، سپس به دهانش دادند. اگرچه اگر به جنبه روشن نگاه کنید، چه چیزی - بهتر بود در زندان بنشینید؟ هیچ دیک وجود ندارد، حتی یک کلمه. و با قضاوت از روی رفتارش، او عادت ندارد که خودش را انکار کند. یک ضربه زدن برای او یک تکه کیک است. تف به سرش می زند و سرو می کند. و نگهبان امنیتی - او فقط یک جستجو را ترتیب داد، بنابراین او به سرعت او را جمع کرد. پایان برای عوضی منطقی بود - دهانش پر از اسپرم و لب هایش با آن کثیف بود. و مثل گربه ای که به خامه ترش رسیده دمش را تکان می داد.
نستیا لعنتی می خواهد رابطه جنسی داشته باشد. جایی که؟